Sunday, July 7, 2013

...

وقتی برای رفتن به هر جایی خلوت ترین و دور ترین خیابان ها را انتخاب میکنی
وقتی پشت در میرسی و سیل کفش های میهمان ها را میبینی
و سر خرت را کج میکنی و میزنی به جاده تا آب ها از آسیاب بیوفتد 

و خانه خلوت شود
وقتی قید همه ی دوست داشتنی هایت را میزنی
وقتی هر کاری میکنی تا دورهمی هایت را بپیچانی و وارد شلوغی بیش از دو نفر نشوی
وقتی سفیدی زیاد اذیتت میکند
وقتی چشمانت همیشه پشت یک عینک دوی قائم میشود
وقتی صورتت در عید هم صاف نمیشود
وقتی آنقدر عمیق نفس میکشی که سوپر ماکتی سر محل هم میفهمد یک چیزی درست نیست !
وقتی هیچ آغوشی بی منظور باز نمیشود
یک جای کار میلنگد ..
و بدین ترتیب است که ذره ذره ته میکشیم

No comments:

Post a Comment