Tuesday, March 31, 2015

نیمه کاره ها

نیمه کاره ماندن بنظرم یک نوع برزخ است ، یک حالتی مثل روز اول سرما خوردگی که نمیدانی حالت خوب است یا بد ؟
داشتم فکر میکردم به اینکه ما آدم ها در زندگی مان چقدر نیمه کاره داریم ، 
بالاخره که چه ؟ یک روزی باید بنشینیم یک لیوان چای برای خودمان بریزیم و آن شکلات نود هفت درصدی که توی طبقه ی پاینی جا تخم مرغی توی یخچال است را باز کنیم و برویم لب پنجره  ، بنشینیم و همانطور که تلخی چای و شکلات را مزمزه میکنیم و به این فکر کنیم که در زندگی مان چقدر نیمه کاره داریم که دارند زیر خروار خروار سال های از دست رفته خاک میخورند و نیمه کاره تر و نیمه کار تر میشوند .
آدمی یکجا باید بنشیند و فکر کند که چقدر تاوان داده است برای این نیمه کاره های زندگی اش ؟
چقدر بهایش سنگین بوده و خودش هرگز به آن فکر هم نکرده است ، به این فکر کند که اصلا این روزگار لامصب چطور پیش رفت که فولان نیمه کاره در زندگی اش نیمه کاره ماند ! 
به مانند یک فرزند آن ها را به دنیا آوردیم ، شروع شان کردیم و بعد بدون آنکه حتی بفهمیم دستشان را مابین راه ول کردیم و آن ها را رها کردیم به امان خدا و آنها در کوران زمان نیمه کاره تر و نیمه کاره تر شدند و ماندند .
خوب و منصفانه که نگاه کنیم ما آدم ها خورجینمان پر است از نیمه کاره ها ، روابط نیمه کاره ، احساسات نیمه کاره ، دوست داشتن های نیمه کاره ، علایق نیمه کاره ، آدم های نیمه کاره ، خوشحالی های نیمه کاره و خاطرات نیمه کاره !
نیمه کاره ماندن مسئله ای است غمگین ..
نیمه کاره ها نه شروع میشوند و نه تمام
در یک بعد از زمان گیر میکنند و بعد برایشان نه پای رفتن میماند و نه پای برگشت ..
و هیچ چیزی بدتر از نیمه کاره ماندن نیست . 



#پویان_اوحدی  #Buriedp