Thursday, August 25, 2011

روزها ..

نفسم بالا نمی آید ، بدنم سرد شده ، صدای خس خس سینه ام آزارم می دهد ..
روزهای بی تو ، روزهای وینستون عقابی و اسپیرنوف اند ..
امروز کبوتر ماده ام مرد ، من هم کبوتر نر را سر بریدم ..
مطمئنم که راضی بود ، تلاش نمیکرد ، راحت جان داد ..
کاش عزرائیل با عرضه بود ..
جراتم را که جمع کنم کمد داروها پشت در اتاقم است ...

No comments:

Post a Comment