Wednesday, August 24, 2011

..

حس سرگیجه بعد از کشیدن سه نخ وینستون عقابی ..
طعمی جا مانده از استفراغ در دهان ، از الکل زیاد ..
کمی شبیه به انتهای فیلم " نجات سرباز رایان" ،
حس روزی که فهمیدم دوست صمیمی ام ، نشان خال روی سینه عشقم را داد ...
حسی  شبیه عذاب وجدان برادرم که با زنی شوهر دار خوابیده ...
من بهت میکنم ..
من مبهوت ام خدایا ..
پس کی میخواهی خدایی کنی ...

No comments:

Post a Comment